امروز اولین امتحانمو دادم راحت شدم!!! ولی چقدر یخ زدم رفتمو اومدم!! چه وضعیتی شده! ظاهرا استادای معارف امتحاناتم هدفمند کردن!!! آخه یک درس عمومی چیه که ۴۰ تا سوال تستی!! اونم همش نکته کنکوری و ریز!! آخه یعنی چی؟؟؟ البته منم همشو شانسی زدم. امیدوارم که نتیجه خوب بشه فقط...
چند مدته یکدم میگردمو میچرخم و وبلاگا... دیدم الان هرکی حتمن یک وبلاگ داه و هرفاشو توش مینویسه! اینم فهمیدم بیشترم برای افسرده‌ها بکار میره!!!!
این شد که گفتم منم یک وبلاگ درست کنمو بیکار شدم بیام بنویسم! چهار نفر بخوننو نظر بدن!!
فقط یک مشکلی هست... اینکه من به اون شکل مشکلی ندارم و افسرده نیستم که در موردش بنویسم!!!
آخه تو این روزگار ما همه بدبختنو حتمن یک مشکلی دارن، برای همین تا از مشکلی صحبت کنی و غم‌بخوری کلی طرفدار پیدا میکنی... ولی اینجوری فکر نکنم کسی بهم سر بزنه... باید اول یکم افسرده و بدبخت بشم...